دوشنبه با دوستم رفتیم توچال ، بام تهران

من یه مانتوی کمی گرم پوشیده بودم ولی اونجا بازم سرد بود و من یه درس عبرت اساسی شد برام که از این به بعد زودتر به مامانم خبر بدم که بتونم از نصیحت هاو پیشنهاد هاش استفاده کنم و شب قبلشم از هفت عصر نخوابم تا شیش و نیم صبح روز بعد که بتونم چیزی آماده کنم -_______-

ولی خوش گذشت تله کابین سوار شدیم کلیییی حرف زدیم از هر دری یه ایستگاه دو تله کابین که پیاده شدیم کلی سگ اونجا بود یکیشون اومد جلومون با مظلومیت نگاهمون کرد ماهم داشتیم آخی اوخی میکردیم و فکر میکردیم چطور بهش دست بزنیم که گازمون نگیره که یکهو دو تا سگ دیگه اومدن پریدن بهش و دعوا شد :/ 

موقع رفتن هم کمی بعد از پارکینگ یه کلاغه تق خورد یه جا افتاد زمین دقیقا ما شاهد این صحنه بودیم کلاغه ت نخورد دیگه کلیی حالمون بد شد و دلمون به حالش سوخت من که گریم داشت می‌گرفت ؛ موقع ناهار هم رفتیم بالکن رستورانه بخوریم گربههه زیر پامون میومد دوستم بدش میومد رفتیم یه ور دیگه گربه پرید اومد خلاصه بعد از ماجراهامون با حیوانات کلی عکس گرفتیم بعدش رفتیم بازار تجریش و آش خوردیم :) 

خیلی خوش گذشت و البته اگه گروهی بریم که خیلی عالی تر میشه امیدوارم بازم جور بشه 

ولی حواستون باشه از یکی از درای مترو تجریش که ماشین شخصی میبره مثلا توچال و دربند اینا گولشونو نخورید چون اولا پول بیشتر میگیرن بعدم میگن پول چهار نفرو حساب کن که مثلا از راه کم ترافیک ببرمت یا زودتر بریم:/// تامسی خطی از ما سه تومن گرفت و اون یکی آقا میخواست هفت تومن نفری بگیره بعدم پول چهار نفرو حساب کنیم!!!

شنبه و چهارشنبه هم قراره با دوستام برم بیرون و نگرانم که پولمو هنوز آخر ماه نشده تموم نکنم خدایا ذره ای ژن پس انداز کردن رو یهو بر من نازل کن دمت گرم !


مشخصات

آخرین جستجو ها